صبح روز سهشنبه، ۹ آذر ۸۹ برای حسن ضیایینیا بسیار تکاندهنده و هولناک آغاز شد، وقتی او در کلاس درس دانشگاه، چشمش به عکس یک روزنامه خراسان افتاد که با تیتر بزرگ نوشته شده بود: «دکتر مجید شهریاری صبح روز گذشته در بولوار ارتش، روبهروی داروخانه لشکرک مورد سوءقصد قرار گرفت و به مقام شهادت نائل آمد.»
در یک لحظه، تمام خاطرات مشترکشان از جلو چشمانش رد شد، خاطرات زیارت حرم امام رضا (ع)، پایاننامه کارشناسی ارشد و دورههای آموزشی فیزیک اتمی در سازمان انرژی هستهای ایران.
حسن ضیایینیا از همان روز با خودش عهد بست راه شهید مجید شهریاری و سایر شهدای هستهای را ادامه دهد و تاکنون گامهای مؤثری دراینزمینه برداشته است. او لیسانس فیزیک، کارشناسیارشد فیزیک هستهای و دکتری فیزیک اتمی و مولکولی دارد و بیشاز دو دهه در دانشگاههای معتبر مشهد تدریس کرده است.
بیش از بیستمقاله حسن ضیایینیا در حوزه انرژی هستهای و کاربردهای آن در مجله معتبر ISI به چاپ رسیده است و چندینعنوان کتاب به قلم او ازجمله «چکیده صدپروژه در فیزیک و علوم پایه»، «مجموعه پژوهشهای دانشبنیان»، «برگزیده تحقیقات علمی سمپاد» و «مبانی شبیهسازی در فیزیک با سیشارپ» بهعنوان منبع علمی مورداستفاده دانشجویان رشته فیزیک قرار میگیرد.
دبیر نمایشگاه دانش هستهای و دستاورد ملی، داور مقالات همایش ملی ریاضیپژوهان و مسئول هیئت داوران جشنواره خوارزمی استان خراسان رضوی از دیگر فعالیتهای این نخبه علمی ساکن محله چهارچشمه است. بهانه ما علاوه بر گفتگو درباره کارنامه درخشان دکتر ضیایینیا، مرور خاطرات مشترک او با دکتر مجید شهریاری، دانشمند و شهید هستهای است.
حسن ضیایینیا در خانوادهای مذهبی در محله طلاب به دنیا آمد. پدرش حاجابوطالب ضیایینیا از علمای بزرگ و متکلمین و محدثین حوزه مشهد بود و فرزندان او مختار بودند که به دنبال علایق و سلایق خودشان باشند.
حسنآقا از کودکی بچه کنجکاوی بود و دوست داشت از هر اتفاقی که در اطرافش میافتد، سردربیاورد. به همین دلیل غیرممکن بود که موضوع یا وسیلهای توجهش را جلب کند و او بهسراغش نرود. موارد زیادی پیش میآمد که وسایل برقی منزل مثل پنکه و تلویزیون را برمیداشت و با پیچگوشتی و انبردست به جانشان میافتاد تا بلکه از اجزای سازنده و چگونگی عملکردشان آگاه شود.
استاد فیزیک هستهای ساکن محله چهارچشمه میگوید: پدرم حوصله زیادی داشت و خرابکاریهای من را به رویم نمیآورد. همین کنجکاوی من و تشویق پدر باعث شد که در سال سوم راهنمایی هر وسیله الکتریکی را که در خانه خراب میشد، تعمیر کنم. علاوهبراین سال دوم دبیرستان برای خودم یک رادیو آنالوگ درست کردم که هنوز هم بعداز چهلسال گاهی خشخش صدایش بلند میشود.
حاجابوطالب در فقه و اصول و دین انسان ممتازی بود، اما حسن از او درباره قانون جذب، تعداد ستارگان، مخترعان و دانشمندان بزرگ سؤال میکرد. همین میشود که پدر دست پسر را میگیرد و باهم به کتابخانه جعفری در چهارراه شهدا میروند.
حاجابوطالب در آنجا چندکتاب برای حسن نوجوان و کنجکاو خریداری میکند که یکی از آنها کتاب «فیزیک و نامآوران آن» است؛ کتابی که در آن شرح حال همه مخترعان جهان را با زبان بچگانه تشریح کرده بود و همین کتاب زندگی حسن را دگرگون کرد.
حسنآقا توضیح میدهد: پدر یک کار مفید دیگر هم برای من انجام داد. در دوران دبیرستان، سه ماه تابستان را به سفارش پدرم در یک مغازه تعمیر تجهیزات الکتریکی مشغول به کار شدم. یک آقای مهندس الکترونیک هر روز عصر به آنجا میآمد و دوساعت برای من از تعمیر و قطعات الکتریکی صحبت میکرد.
با خودم گفتم چه انسان خیّر و بزرگواری؛ هرچه اطلاعات دارد، دودستی تقدیم من میکند، اما بعدها مشخص شد که پدرم به او پولی داده بود تا علم الکترونیک را به من تدریس کند. نمیخواست من بدانم؛ چون آن وقتها اوضاع مالی مناسبی نداشتیم و پدر احساس میکرد من درمقابل این تصمیم ایشان مقاومت میکنم.
حاصل مطالعه کتابهای فیزیک، علاقه بسیار حسن به اینشتین و نظریاتش بود. او آنقدر کتاب خوانده بود که در دوره دبیرستان با پدرش درباره «نظریه نسبیت» و «تبدیل لورنتس» صحبت میکرد و حتی بهدنبال تجزیه و تحلیل این قانون در بین آیههای قرآن میگشت. یکی دیگر از علایق او اختراع بود. حسن در سالهای جوانی، چهار اختراع ثبتشده دارد که بسیار کاربردی است.
او میگوید: دستگاه مکمل مادربورد، غذاساز هوشمند، نمک اوتکتیک و گلنگار الکترونیک، چهار اختراع ثبتشده من هست که سالها پیش طراحی کردم؛ مثلا نمک اوتکتیک در ساختار دیوارههای خانه استفاده شده و مانعاز هدررفت گرما و سرما میشود. گلنگار الکترونیک هم به درد فوتبالیستها میخورد و نحوه صحیح شوت به دروازه را به آنها میآموزد؛ این وسیله را به عشق بچه محلهمان، خداداد عزیزی، ساختم.
استاد فیزیک دانشگاه شهیدمنتظری پساز طیکردن دبیرستان در رشته فیزیک دانشگاه فنی و مهندسی شهید نیکبخت زاهدان پذیرفته میشود. او بعداز دریافت مدرک کارشناسی، تحصیلاتش را در رشته فیزیک هستهای دانشگاه پیام نور مشهد ادامه میدهد و در سال۸۳ موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد میشود. پایاننامه او در مقطع کارشناسی ارشد درباره رآکتورهای اتمی است و از اینجا بوده است که زندگی او به شهیدمجید شهریاری گره میخورد.
ضیایینیا توضیح میدهد: پایاننامه سنگینی داشتم. خیلی از سؤالات علمی در ذهنم بدون جواب باقی مانده بود. وقتی دیدم در مشهد کسی پاسخگوی ابهامات من نیست، به تهران رفتم و از آن پس دکتر مجید شهریاری بهعنوان استاد راهنمای من درکنارم بودند. هرچه از دانش او بگویم کم گفتهام؛ ایشان در توسعه تحقیقات قدرت هستهای ایران پیشرو بوده است و در جهان نیز بهخاطر مهارتی که در فیزیک کوانتوم و جابهجایی نوترون داشت، شهرت یافته بود.
دکتر ضیایینیا علاوهبر پایاننامه کارشناسی ارشد، در دورههای آموزشی معروف به MCNP-۴C نیز شرکت کرده است و گواهینامه دوره آموزشی کد مونت کارلوی را نیز دریافت میکند. این دوره آموزشی زیرنظر شهید مجید شهریاری برای برخی از دانشجویان نخبه علم فیزیک کوانتوم درنظر گرفته شده بود که حسن ضیایینیا هم عضوی از آن گروه علمی به حساب میآمد.
خاطرات حسن ضیایینیا با شهیدمجید شهریاری کم نبوده است. او بیش از همهچیز افتادگی و مناعت طبع و اعتقادات مذهبی شهید شهریاری را به خاطر میآورد و میگوید: سال۸۳ کارگاه علمی سازمان انرژی هستهای در مشهد برگزار شد؛ جای همه خالی، ناهار را میهمان حضرت بودیم.
وقتی به زیارت حرم امامرضا (ع) مشرف شدیم، من و شهیدشهریاری و دکتر بهگامی که ایشان هم از بزرگان علوم هستهای بودند، به پابوس آقا و نزدیک ضریح مطهر رضوی رفتیم. استاد همواره هنگام نمازخواندن و مناجات اشک میریختند، حالت عرفانی عجیبی داشتند که برای همه ما متحیرکننده بود.
حسنآقا خاطره دیگری از شهیدشهریاری تعریف میکند، از آن روزی که بعداز پایان موفقیتآمیز پایاننامه دوره کارشناسیارشد، راهی مشهد بوده و برای خداحافظی به دیدار شهید شهریاری رفته است. استاد بعداز بدرقه شاگردش، تا درِ خروجی او را مشایعت میکند و از او میخواهد که سلامش را به امامرضا (ع) برساند.
حسن آقا میگوید: شهیدشهریاری با آن مرتبه علمی اولین و آخرین استاد من بود که من را تا درِ خروجی اتاقش بدرقه میکرد. ایشان بسیار مبادی آداب و اخلاق و ادب بود. نحوه سخنگفتن و تقدم سلام ایشان همیشه بین دانشجویان و استادان زبانزد بود.
ضیایینیا بیش از چهارسال در معتبرترین دانشگاههای فیزیک هستهای دنیا تحصیل کرده و دورههای آموزشی را گذرانده است. او سال۲۰۰۸ دومین مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته فیزیک هستهای از دانشگاه ورشو لهستان دریافت میکند، سپس برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری وارد دانشگاه تهران میشود.
بعد از دریافت مدرک دکتری فیزیک اتمی و مولکولی، حسن ضیایینیا، پیشنهادهای زیادی برای کار از کشورهای اروپایی دریافت میکند، اما هیچوقت پای رفتن نداشته است. گریزی میزند به جمله رهبری که میفرمایند: «ما چرا باید پیچ و مهره کشورهای دیگر بشویم؟»
او میگوید: خیلیها این سؤال را از من میپرسند که چرا از ایران نمیروم؛ ولی حتی یک لحظه به موضوع رفتن فکر نکردهام. همیشه گفتهام که قدمزدن و نفسکشیدن در ایران من را خوشحال میکند، نه هیچ جای دیگری از دنیا. سرزمین مادری را چطور میتوان به این راحتی رها کرد؟ سرزمین و مردمانی که سالیان سال با آنها زندگی کردهایم. بدون شک در کشور ما مشکلات و چالشهای بسیاری وجود دارد، اما باید بمانیم و مشکلات را رفع کنیم و کشورمان را بسازیم؛ رفتن چاره کار نیست.
- سطح علم و دانش شهید مجیدشهریاری در چه حدی بود که دشمنان او را به شهادت رساندند؟
کارخانه تولید قرص، میله و مجتمع سوخت هستهای (FMP)آخرین حلقه از چرخه سوخت هستهای است که در اصفهان قرار دارد. طراح این پروژه، شهیدمجید شهریاری بوده است. دانش تولید قرص سوخت در دنیا منحصربه چند کشور است که یکی از آن کشورها ما هستیم. اگر سازمان انرژی هستهای پروانه فروش قرص سوخت را به ایران بدهد، کشور از فروش نفت بینیاز خواهد شد. مسلم است کشورهای استعمارگر در چنین شرایطی دانش هستهای ایران را برنمیتابند.
- بزرگترین خصوصیت اخلاقی شهید شهریاری چه بود؟
توجه بیشاز حد به دانشجویان. استاد بارها تا ساعت یک و دو نیمه شب در دانشگاه میماند و روی تز درسی بچهها کار میکرد. شهید شهریاری به دانشجویان خود بسیار کمک میکرد و برایشان وقت میگذاشت.
- شما چقدر سعی میکنید راه استادتان را ادامه دهید؟
من سال دیگر بازنشسته میشوم؛ ین روزها بیشتر وقت من به مطالعه کتابهای علمی میگذرد. کتابخانهای دارم با ۳ هزار جلد کتاب که بیشتر مختص کتابهای فیزیک هستهای است. استفاده از این کتابخانه برای دانشجویانم آزاد است، به شرط آنکه در حفظ این کتابها کوشا باشند. سعی دارم هرچه را در این چهلسال در علم فیزیک یادگرفتهام، بیکموکاست به دانشجویان ارائه کنم.
- به نظر شما با شهادت دکتر شهریاری و سایر شهدای هستهای، قطار این دانش در کشور متوقف شد؟
بههیچوجه، چون بزرگانی مانند شهیدشهریاری و شهید احمدیروشن و شهید علیمحمدی و... همه دانش خود را بدون کم و کاست دراختیار نسل بعد از خودشان قرار دادند. بهعنوان مثال ما در علم هستهای، کدی داریم به نام MCMP نسخه ۴C.
این کد ماحصل هشتادسال تحقیقات و مطالعات آمریکاییها در دانش هستهای بود که ازسوی شهیدمجید شهریاری رمزگشایی و بلافاصله به هشتاددانشجوی نخبه فیزیک تدریس شد. به قول رهبر معظم انقلاب، دانش هستهای، آبروی نظام است و هیچگاه متوقف نمیشود.
- از نظر شما ایران چرا باید بهدنبال برنامه صلحآمیز هستهای باشد؟
چون خاک ایران بهترین منابع اورانیوم دنیا را دارد. وقتی خدا چنین نعمتی به ما داده است، چرا نباید استفاده کنیم. انگلستان، یکی از بزرگترین کشورهای هستهای دنیا، خاکش از اورانیوم تهی است و ماده اولیهاش را از هلند وارد میکند، آلمان نیز به همین ترتیب.
- چرا غربیها برنامه صلحآمیز هستهای ایران را وارونه جلوه میدهند؟
بدون تعارف ما دانش ساخت بمب هستهای را داریم؛ اورانیوم استخراجشده از معادن، اول به کیک زرد، سپس به گاز اورانیوم تبدیل میشود. گاز اورانیوم در سایت فردو غنیسازی میشود. وقتی ما شصتکیلوگرم اورانیوم غنیسازیشده با خلوص بالا داشته باشیم، توانایی ساخت بمب هستهای را هم داریم. اما همانطورکه رهبری هم بارها فرمودند، تفکر ما این نیست که دنبال سلاحهای کشتار جمعی برویم.
- پس چرا اینقدر در کشور روی دانش هستهای تأکید میشود؟
دانش هستهای از جزئیترین تا کلانترین صنایع کشور کاربرد دارد. از کشاورزی و صنایع غذایی و صنایع نفت و گاز تا داروسازی و هواپیماسازی و خودروسازی و پزشکی. دانش هستهای حتی در علومی مانند تاریخنگاری هم کاربرد دارد. تخمین قدمت مومیایی رامسس دوم، یکی از بزرگترین فراعنه مصر با کمک دانش هستهای و با بهرهبرداری از ایزوتوپهای کربن۱۲ ممکن شد.
- وقتی دبیرستانی بودید، فکر میکردید رابطهای بین علم فیزیک و شهادت وجود داشته باشد؟
نه هرگز؛ من همیشه فکر میکردم برای شهادت باید اسلحه دست گرفت و با دشمن جنگید. بعداز شهادت دکتر شهریاری فهمیدم کشورهای استعمارگر هرکاری از دستشان برآید، انجام میدهند تا قطار علمی ایران را متوقف کنند.
- مشهد در علم هستهای چه جایگاهی دارد؟
جایگاه فیزیک هستهای مشهد عمدتا در حوزههای پزشکی و درمان، بخش صنعت و بخش دانش و پژوهش متمرکز است. درحال حاضر واحد پزشکی هستهای بیمارستان رضوی در کشور بنام است و به درمان بسیاری از تومورها به طور گسترده میپردازد.
- هدف یا ایدهای در علم هستهای برای خودتان تعریف کردهاید؟
امروز تحریمها علاوهبر صنایع بنیادی متوجه حوزه دارو و تجهیزات پزشکی هستهای و آنکولوژی نیز شده است؛ ازاینرو تهیه و بومیسازی دستگاه شتابدهنده لیناک برای پرتودرمانی بیمارهای سرطانی، یک اقدام مهم و اساسی است. باتوجهبه رساله دکتری، تلاشهای گستردهای در جهت طراحی و ارتقای دستگاه شتابدهنده لیناک ملی انجام دادهام و آروزهایم این است که بتوانم با دانش خودم، کاری برای بیمارهای سرطانی انجام بدهم.
* این گزارش چهارشنبه ۸ آذرماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۴۸ شهرآرامحله منطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.